نسبت فلسفة کانت با فلسفة لایب‌نیتس

author

Abstract:

کانت در فلسفة خود رویکردی انتقادی به تعالیم و نظریه‌های لایب‌نیتس اتخاذ کرده است. تلقی کانت از هماهنگی پیشین‌بنیاد، شهود، و احکام تألیفی و تحلیلی، متفاوت از تعریف و تلقی لایب‌نیتس است. فلسفة نقدی معنای جدیدی به این مفاهیم می‌دهد و بر بی‌سابقه بودن تقسیم احکام به تألیفی و تحلیلی تأکید می‌ورزد. کانت در نقد عقل محض  علاوه بر پاسخ‌گویی به شکاکیت هیوم، با جزم‌گرایی فلسفة لایب‌نیتس نیز به مقابله برمی‌خیزد. از این‌رو می‌توان فلسفة نقدی را، صرف نظر از داوری دربارة قوّت و انسجام آن، فلسفه‌ای اصیل و بدیع به شمار آورد که فلسفة غربی را به مسیر تازه‌ای سوق می‌دهد.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نسبت فلسفة کانت با فلسفة لایب نیتس

کانت در فلسفة خود رویکردی انتقادی به تعالیم و نظریه های لایب نیتس اتخاذ کرده است. تلقی کانت از هماهنگی پیشین بنیاد، شهود، و احکام تألیفی و تحلیلی، متفاوت از تعریف و تلقی لایب نیتس است. فلسفة نقدی معنای جدیدی به این مفاهیم می دهد و بر بی سابقه بودن تقسیم احکام به تألیفی و تحلیلی تأکید می ورزد. کانت در نقد عقل محض  علاوه بر پاسخ گویی به شکاکیت هیوم، با جزم گرایی فلسفة لایب نیتس نیز به مقابله برمی...

full text

واژة استعلایی در فلسفة کانت

واژة «استعلایی» از مفاهیم کلیدی تفکّر کانت است که اساساً نظام فلسفی خویش را با آن می‌شناساند [ایدئالیسم استعلایی]. با وجود این، واژة مذکور در فلسفة کانت در معنای یکسانی به کار نرفته است. با توجه به اینکه در گفته ها و نوشته های راجع‌به کانت، عمدتاً یک معنا برای آن ذکر می‌شود [شرایط تجربة ممکن]، لذا روشن سازی معنای این اصطلاح، جهت جلوگیری از بدفهمی آنْ لازم می نماید. دستاورد این پژوهش ـ که اساساً با ...

full text

فیشته در مواجهه با فلسفة نقادی کانت

فلسفه در طول تاریخ تحولات بسیاری کرده است. از آن جمله انقلاب کپرنیکی کانت بود که تغییر کلی نوع نگاه به فلسفه انجامید و مرحله‌ای جدید در فلسفه را درپی داشت. فلاسفة پس از کانت هر‌یک به نوعی با این دیدگاه در تعامل بودند، اگرچه کانت مدعی بود که نظامی کاملاً نقادانه ایجاد کرده است، اما ظاهراً پایبندی به روش انتقادی مورد نظر او حتی در نظام خودش هم کاملاً ممکن نشده بود. سعی در اصلاح نظام کانتی برای پاسخ‌...

full text

نسبت عقل و دین در فلسفة کانت

نسبت دین و عقل در فلسفة کانت از جملة موضوعاتی است که داوری سریع و قطعی در مورد آن دشوار است. در این مقاله سعی می شود با توجه به آثار مهم کانت و به ویژه با تأکید بر دین فقط در محدودة عقل موضع حقیقی و واقعی کانت در این مورد کشف و تشریح شود. با توجه به ایده آلیسم استعلایی و اصالت بخشی به خودآیینی عقل در فلسفة نقدی و نیز با دقت در استعاراتی که کانت در آثار خود به کار می برد، به این نتیجه متمایل می ...

full text

فلسفة حقوق کانت و اندیشة انسان جهان‌وطن

پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفة حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان‌وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان‌وطن تقریر کرده باشد، می‌توان فهمی فرا‌اروپایی از فلسفة حقوق وی داشت و فلسفة حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان‌ها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود....

full text

نقد شوپنهاور از فلسفة اخلاق کانت

مفهوم «اراده» جزء یکی از مفاهیم کلیدی فلسفة اخلاق "کانت" و "شوپنهاور" محسوب می شود. در نظام اخلاقی کانت، اراده زمانی وجهة اخلاقی پیدا می‌کند  که کاملاً تابع عقل و قوانین ماتقدم و مطلق آن باشد. اما شوپنهاور معتقد است که چون ارادة انسان مقدم بر عقل اوست، بنابراین عقل نمی‌تواند اراده را به انجام کاری وادارد. او به‌جای عقل، انگیزه‌ها و محرک­ها را به‌عنوان منشأ اصلی شکل‌گیری هر عمل ارادی- ازجمله عمل...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 214

pages  49- 70

publication date 2010-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023